من نمی خواهم "بشنوم" آب دریا، خنک است...

می خواهم خودم پاچه های شلوارم را بالا بزنم و در خنکای آبی دریا قدم بردارم و غرق شوم در عمق بیست سانتی اش...!
می خواهم پاهای برهنه ام شاهد جریان آب در لا به لای انگشتانم باشند...
می خواهم نورون های چشمانم با ذوق، تصاویر دریای نیلگون را به ذهنِ پر تلاطمم برسانند.
می خواهم دور از استرسِ دغدغه هایِ بچه گانه یِ نوجوانی ام، کمی...فقط کمی لبخند بزنم!